نکته دوم

زنان :

مهارت‌های حسی زنان بسیار ظریف تر و دقیق تر از مردان است . زن به توانایی تشخیص تغییر حال و رفتار در کودکان و دیگران نیازمند بود تا بتواند به نشانه‌های درد ، گرسنگی ، صدمه ، خشم یا ناراحتی‌ آن‌ها پی‌ ببرد . این توانایی را عموما " حس زنانه " می‌‌گویند . حس زنانه چیزی است که مردانی را که بازیگوشی می‌‌کنند و بالاخره گیر می‌‌افتند ، به وحشت می‌‌اندازد .

مردان :

مرد اشک روی گونه‌ها و کج خلقی‌‌ها را می‌‌بیند اما هرگز نمی‌‌داند ماجرا از چه قرار است . آزمایشات اسکن مغزی نشان می‌‌دهد که حداقل ۷۰ درصد از فعالیت‌های الکتریکی مغز مرد در زمان استراحت خاموش است . اما همین آزمایشات مشخص می‌‌کنند که ۹۰ درصد از فعالیت‌های مغزی زن هنگام استراحت برقرار است و به طور مرتب سیگنال‌های اطلاعاتی‌ را از پیرامون دریافت کرده و تحلیل می‌‌کند . زن ، دوستان بچه‌هایش را می‌‌شناسد ، از آرزوها ، رویاها و ماجراهای عاشقانه ، ترس‌های پنهانی‌ ، آنچه در مغزشان می‌‌گذارد ، آنچه حس می‌‌کنند و شیطنت هایی که در سر دارند آگاه است . مرد به ندرت متوجه موجودات کوچکی که با او زیر یک سقف زندگی‌ می‌‌کنند ، می‌‌شود .

نکته اول

زنان :

زن با داشتن دایره دید وسیع ، کمتر به دام می‌افتد . پژوهشگران مسائل جنسی‌ گزارش می‌‌دهند که زن هم به اندازه ی مرد و گاه بیشتر از او تمایل به نگاه کردن دارد . زن منشور‌های بیشتری در شبکه چشم دارد که به او توانایی بیشتری در تشخیص رنگ‌ها با جزئیات زیاد می‌‌دهد . دایره ی دید زن وسیع تر از مرد است . مغزش برای او در مقام دفاع کننده از لانه ، نرم افزاری طراحی کرد که با آن بتواند حداقل یک زاویه ی ۴۵ درجه از هر طرف سرش و بالا و پایین بینی‌‌اش را همزمان زیر نظر داشته باشد . گستره ی دید بعضی‌ زنان تا تقریبا ۱۸۰ درجه را شامل می‌‌شود .

مردان :

مرد " دید تونلی " دارد . به این علت است که وقتی‌ می‌خواهد به زنی‌ نگاهی‌ بیندازد باید سر خود را برگرداند . چشمان مرد درشت تر از چشمان زن است و مغز او برای او دید با طول بیشتری را طراحی کرده است تا مسافت‌های دورتری را با وضوح و دقت ببیند . او مانند دوربین ، مسافت‌های دورتر با عرض کمتر را می‌‌تواند خوب ببیند .

اولین مطلب

این وبلاگ موضوع خاصی نداره و احتمالا در آینده تنوع مطالب اون زیاد می‌شه ...

اما بیشتر دوست دارم از شخصیت‌های موفق ، دانشگاه‌های خارج از ایران ، شرایط تحصیل و خیلی‌ چیزای دیگه مطلب بنویسم .

دوست داشتم الان یه کشور دیگه مشغول تحصیل بودم و از ریز و درشت اون کشور ، شهر محل تحصیلم ، دانشگاه ، رشته‌ام ، همکلاسی‌ها ، اساتید ، ... حرف میزدم .

ولی‌ الان که در [ این ] شرایط هستم پس بهتره ازش نهایت استفاده رو ببرم . به همه هم توصیه می‌کنم بجز آرمان اصلیتون ، چند زیرشاخه و تبصره کنارش بذارید تا همیشه از اوضاع ، راضی‌ باشید .

به امید روزی که همه به آرمان‌هاشون برسن ... !!!

[ جمله ی کلیشه به این میگن  ]