نکته هفتم

لیز و کریس از یک مهمانی برمی‌ گردند . مرد رانندگی‌ می‌‌کند و زن آدرس نشان می‌‌دهد . زمان در سکوت سپری می‌‌شود و مرد حس می‌‌کند چیزی دارد اتفاق می‌‌افتاد . این است که می‌‌پرسد : " حالت خوبه عزیزم ؟ "زن جواب می‌‌دهد : "بعله خیلی‌ خوبه . " تاکید او روی بله نشان می‌‌دهد که اوضاع چندان هم خوب نیست . مرد می‌‌پرسد : " من امشب کار اشتباهی کردم ؟ " زن به تندی می‌‌گوید : " ولش کن . " این یعنی‌ زن عصبانی‌ نیست و حتما می‌‌خواهد درباره ی موضوع حرف بزند . در این میان مرد کاملا سردرگم است و نمی‌‌داند چه چیزی باعث ناراحتی‌ او شده ، این است که می‌‌گوید : " خواهش می‌کنم بگو . من کاری کردم ؟ واقعا نمی‌‌دانم چه شده ؟ " در بسیاری از این نوع گفتگوها مرد واقعا راست می‌‌گوید . مساله را درک نمی‌‌کند .

 زن می‌‌گوید : " بسیار خوب . هرچند که خود را زده‌ای به کوچه علی‌ چپ من می‌‌گویم چه شده ! " اما مرد اصلا خودش را به کوچه ی علی‌ چپ نزده است ؛ او اصلا نمی‌‌داند قضیه از چه قرار است . زن نفسی بلند می‌‌کشد و شروع می‌‌کند : " این زن عوضی‌ همه ش دور و بر تو می‌‌پلکید و نخ می‌‌داد تو هم اصلا بدت نمی‌‌اومد ! " اینجا دیگر مرد کاملا سردرگم شده است . کدام زن عوضی‌ ؟ کدام نخ دادن ؟ او که چیزی ندیده است . اصلا متوجه نشده است که آن زن دارد دلبری می‌‌کند . نگاه‌های طولانی‌ به او می‌‌اندازد و فاصله خودش را بیش از حد معمول نزدیک تر کرده و مثل دختر دبیرستانی‌ها خودش را لوس می‌‌کند . مرد شکارچی است ، اصلا مهارت زن‌ها را در درک نشانه‌های اشاره و کلامی‌ ندارد . همه ی زن‌های حاضر در مهمانی متوجه آن زن عوضی‌ شده بودند بدون این که مستقیماً او را نگاه کنند و زنگ خطر حضور زنی‌ ناجور در مغز همه ی آن‌ها به صدا درآمده بود ، اما بیشتر مردها از آن بی‌ خبر بودند . پس وقتی‌ مردی در جواب به این اتهامات اظهار بی‌ گناهی می‌‌کند احتمالا حق با اوست . مغز مرد برای دیدن و شنیدن جزئیات سازمان نیافته است .

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 16 شهریور 1389 ساعت 08:52 ب.ظ

اتفاقا مردا به جزئیات خیلی توجه می کنند. حالا تو این موارد ممکنه توجهی نداشته باشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد