زنان فکر میکنند که کامپیوتر باید مرد باشد زیرا :
۱. برای جلب توجهش باید اول آن را روشن کرد .
۲. با وجود اینکه دادههای زیادی در ذهن دارد همچنان ساکت است .
۳. قرار بر این است که مساله ی شما را حل کند اما خودش نصف مساله است .
۴. به محض اینکه به یکی وابسته شوید پی میبرید که اگر کمی بیشتر منتظر میشدید مدل بهتری گیر میآوردید .
مردان فکر میکنند که کامپیوتر باید زن باشد زیرا :
۱. هیچکس غیر از خدا منطق درونی آن را درک نمیکند .
۲. زبان خاصی که کامپیوتر دارد برای هیچکس قابل فهم نیست .
۳. حتی کوچکترین اشتباه شما در حافظه درازمدت ثبت میشود تا در موقع لزوم یادآوری شود .
۴. به محض وابسته شدن به آن درمی یابید که باید نصف حقوق خود را بابت لوازم جانبی صرف کنید .
زنان
برای زن ازدواج بیانیهای است که با آن به دنیا اعلام کند که مردی او را " ویژه " یافته و قصد دارد ارتباطی انحصاری با او داشته باشد . این احساس " ویژه "بودن تاثیر بسیار زیادی در فعالیتهای هورمونی مغز زن دارد تا جایی که شواهد نشان میدهند که اوج لذت جنسی زن پس از ازدواج ۴ تا ۵ برابر بیشتر است و این رقم در ازدواجهای تک همسری حتی بیشتر میشود . زن رابطهای میخواهد مملو از صداقت و صراحت . او طرفدار تک همسری است و مردی را که بخواهد نقش بازی کند دوست ندارد .
رابطه ی جنسی قیمتی است که زن برای ازدواج میپردازد .
ازدواج قیمتی است که مرد برای رابطه ی جنسی میپردازد .
مردان
بسیاری از مردان اعتقاد دارند که شیطنتهای هرازچندگاه تأثیری در ارتباط زناشویی آنها نخواهد داشت ، چون برای مرد اصلا دشوار نیست که عشق و امور جنسی را در مغز خود از هم جدا کند . اما برای زن عشق و ارتباط جنسی تفکیک ناپذیر است . داشتن ارتباط جنسی با زنی دیگر نهایت خیانت حساب میشود و دلیل محکمی برای قطع رابطه ی زناشویی است .
ازدواج جنبههای خوبی دارد . وفاداری ، گذشت ، بردباری ، خودداری و ویژگیهای ارزشمند دیگری به مرد میآموزد . مرد اگر قرار بود مجرد بماند هرگز نمیتوانست آنها را تجربه کند .
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخوری، یک فنجان و یک سطل جلوی بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالی کند.من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادی باید سطل را بردارد چون بزرگتر است.
روانپزشک گفت: نه عزیزم! آدم عادی درپوش زیر آب وان را بر میدارد. شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟
در باغ دیوانه خانهای قدم میزدم که جوانی را سرگرم خواندن کتابی فلسفی دیدم . منش و سلامت رفتارش ، با بیماران دیگر تناسبی نداشت . کنارش نشستم و پرسیدم : " این جا چه میکنی ؟ "
با تعجب نگاهم کرد اما دید که من از پزشکان نیستم . پاسخ داد : " خیلی ساده . پدرم که وکیل ممتازی بود ، میخواست راه او را دنبال کنم . عمویم که شرکت بازرگانی بزرگی داشت ، دوست داشت از الگوی او پیروی کنم . مادرم دوست داشت تصویری از پدر محبوبش باشم . خواهرم همیشه شوهرش را به عنوان الگوی یک مرد موفق مثال میزد . برادرم سعی میکرد مرا طوری پرورش بدهد که مثل خودش ورزشکاری عالی بشوم . "
مکثی کرد و بعد ادامه داد : " در مورد معلمهایم در مدرسه ، استاد پیانو و معلم انگلیسیام هم همین شد . همه اعتقاد داشتند که خودشان بهترین الگویند . هیچ کدام آن طور به من نگاه نمیکردند که باید به یک انسان نگاه کرد ...
طوری به من نگاه میکردند که انگار در آیینه نگاه میکنند . بنابرین ، تصمیم گرفتم خودم را در این آسایشگاه بستری کنم .
این جا ، دست کم میتوانم خودم باشم ...!! "
زنان
گفتن " دوستت دارم " هرگز مسالهای برای زن نبوده است . سازماندهی مغز زن دنیای او را پر از احساس ، عاطفه ، ارتباط و واژه کرده است . زن میداند زمانی که احساس گرمی کند و زمانی که مورد توجه و تحسین است و دارد وابستگی پیدا میکند احتمالا عاشق شده است . زنها خوب میتوانند تشخیص دهند که چه موقعی عشق وجود ندارد . این است که بیشتر رابطهها را زنان پایان میدهند .
مردان
مرد دقیقا نمیداند عشق چیست و غالبا شهوت و هوس را با عشق اشتباه میگیرد . او تنها چیزی که میداند این است که نمیتواند از زنی دست بکشد . آیا این عشق است ؟ تستسرون مغز او را کور کرده است . او همیشه در حالت تحریک است و نمیتواند خوب فکر کند . معمولا باید سالها سپری شود تا مرد دریابد که عاشق بوده اما این فقط در بازنگری رابطه است .
بسیاری از مردان از وابستگی وحشت دارند . آنها میترسند که گفتن حتی حرف اول عشق آنها را وابسته کند و آزادیشان را برای پذیرفتن هرگونه اشنایی جدید سلب کند . وقتی مرد سرانجام از خط قرمز ابراز این واژهها عبور میکند دیگر دلش میخواهد آن را همه جا و به همه بگوید . با تمامی این اوصاف مردان کمتر میتوانند احساس لذت بیشتر زن در رابطه را پس از شنیدن این عبارت درک کنند .
زنان
بیشتر زنان با داشتن تحرک بیشتر میان نیمکره ی راست و چپ مغز و دارا بودن مرکز خاص بیان در آن ، میتوانند درباره ی چندین موضوع به طور همزمان حرف بزنند ، حتی گاه با ادای یک جمله . این درست مانند پرتاب سه یا چهار توپ در هوا و بازی با آن هاست که زنها این کار را بدون اشکال انجام میدهند . جالب تر اینکه زنها گاه با زنان دیگر که آنها هم دارند در آن واحد با چندین توپ بازی میکنند ایجاد ارتباط میکنند و در این میان حتی یکی از توپها هم به زمین نمیافتد . مرد به علت تک مسیر بودن مغزش از این مهارت رنج میبرد چون خود او نمیتواند در آن واحد بیشتر از یک موضوع را تحلیل کند . چند مسیر بودن مغز زن ، مرد را سردرگم و پریشان میکند .
مردان
جملات مرد کوتاه تر از جملات زن و دارای ساختار پیچیده تری است . معمولا آغاز صحبت مرد ساده ، منظور او روشن و نتیجه گیریاش مشخص است . درک منظور مرد ساده است . اگر چند موضوع را با مردی یکجا دنبال کنید سردرگم میشود . این برای زن بسیار مهم است که اگر میخواهد مردی را متقاعد کند باید موضوعات را یک به یک و روشن و مشخص مطرح کند .
زنان
اگر زنی بخواهد شما را تنبیه کند با شما حرف نخواهد زد . مردها نام این کار را " تنبیه خاموش " گذاشته اند . تهدید زن به اینکه " دیگه نمیخوام باهات حرف بزنم " را باید جدی گرفت .
مردان
وقتی " تنبیه خاموش " درباره ی مرد اجرا میشود تا حدود ( ۹ ) دقیقه مرد احساس نمیکند دارد تنبیه میشود و این سکوت را غنیمتی شمرده و احساس آرامش میکند .
زنان
زن برای شرکت در جمع و ایجاد رابطه حرف میزند . اگر زنی زیاد با شما حرف بزند ، یعنی از شما خوشش آمده است . اگر حرف نزند ، اوضاع چندان خوب نیست . برای زن حرف زدن هدفی روشن دارد : ایجاد رابطه و برقراری دوستی ، نه بررسی و حل مشکلات . زن میتواند با زنی دیگر که از دوستانش است دو هفته به تعطیلات برود و پس از برگشتن و رفتن به خانه بلافاصله به او تلفن کند و دو ساعت با او حرف بزند .
مردان
برای مرد حرف نزدن کاملا طبیعی است . مرد حرف میزند تا واقعیتها را به هم ارتباط دهد . مرد تلفن را وسیلهای برای انتقال اطلاعات به دیگران میداند ، ولی زن آن را وسیلهای برای ارتباط به حساب میآورد . مرد نفرت دارد بشنود که " ما باید درباره ی رابطه مان حرف بزنیم . " این چند کلمه میتواند حتی در دل سوپرمن هم وحشت عمیقی بیندازد .
زنان
در پایان یک روز پر از کار و دوندگی ، زن نمیتواند مشکلات را به راحتی کنار بگذارد و اطلاعات را تا روز بعد انبار کند . نگرانیهای او همچنان در ذهنش میچرخند . تنها راه رهایی از این نگرانیها برای زن حرف زدن درباره ی آنها و دریافت همدردی از طرف مخاطب است . بنابراین وقتی زنی در پایان روز کاری حرف میزند منظورش بیرون ریختن مشکلات است نه نتیجه گیری و راه حل آنها .
مردان
در پایان یک روز پر از کار و دوندگی ، ذهن تک مسیرهای مرد میتواند مشکلات را به راحتی کنار بگذارد . مغز مرد طبقه بندی بسیار منظم دارد و قدرت جداسازی و ذخیره اطلاعات را دارد . مرد میتواند مشکلات خود را به راحتی در قفسه ی مخصوص خود در مغز بگذارد . وقتی زنی با آنها صحبت میکند کافی است حرف او را قطع نکنند و شنونده ی خوبی باشند .
آیینهوار بودیم همراز سینه صافان آن آهنین دل آمد درهم شکست مارا